سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است
سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است

نغمه ای برای شنیدن...

 

 

 

نظرات 7 + ارسال نظر
مسعود چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:41 http://www.vesaleyar.blogfa.com

سلام کامپیوترهای دانشکده که صدا اینا نداره اما سعی می کنم حتمادر منزل گوش کنم .

افسانه چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1384 ساعت 14:27 http://www.raha-tanha.blogfa.com

سلام استاد اولین باره که وبلاگتونو خوندم و دوست دارم بخونم تا بیشتر بشناسمتون وبلاگ من فعلا تعطیله ولی اگه دوس داشتین بخونین.
:یکی از دانشجواتون

لطیف چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1384 ساعت 17:53

سلام. میگن آنچه از دل برآید ، لاجرم بر دل نشیند.ـ موسیقی ملایم به همراه اساتید و دانشجویان ملایم! راستی ، امکان داره که درباره دانشکده هم طنز بنویسید که اگه این طور بشه، چقدر طنز میشه نوشت!

حامد پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1384 ساعت 18:12 http://www.1god1love.blogfa.com

بالاخره تونستم نظر بدم.مثل همه نظرات« وبلاگ خوبی دارید.خوشحال میشم به منم سر بزنید».
دکتر اگه امکان داره مطالب کوتاه بیشتری بنویسید.من یکی که حوصله ی مطالب بلندو ندارم.
بازم مزاحم می شم.

جواد حیدریان پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1384 ساعت 19:49 http://www.javadjan.blogfa.com/

از اینکه به وبلاگم سر زدید ، بسیار خوشحال شدم.
طنز را هم کامل نخوندم.اما از این قلم بسیار لذت میبرم دوست دارم این نوع نوشتن را یاد بگیرم.
*راستی هر چند وقت یکبار از این مدلی هم بنویس.(ببخسید)

عاطفه خانوم جمعه 16 دی‌ماه سال 1384 ساعت 23:00 http://www.atefehkhanoom.blogfa.com

سلام استاد منم مشکل مسعود رو داشتم چون سیسم های دانشکده اسپیکر نداره اما خوشبختانه الان خونه ام و آهنگ رو شنیدم . قشنگ بود .
راستی خیلی مرسی که سه هفته آخر رو نیومدین .

عاطفه خانوم جمعه 16 دی‌ماه سال 1384 ساعت 23:02 http://www.atefehkhanoom.blogfa.com

سلام استاد و منم مشکل مسعود رو داشتم اما الان تو خونه ام و با سیستم خودم انتخابتون رو شنیدم . خیلی عالی بود .
راستی یادم رفت . . . بابت سه هفته آخر ترم که نیومدین خیلی مرسی .

سلام به نامادری عزیز! عاطفه خانوم... حال و احوال؟؟
اولا که خواب دیدی خیر باشه... غیبت این سه هفته ات همه اش حسابه!! کلاس ها طبق برنامه قبلی! برقرار بود. ثانیا: آخه انصاف تو و مسعود و ... کجا رفته؟ من بیچاره به جون نامادری! با قرض و غوله سه تا کامپیوتر همراه با اسپیکر(همان بلندگوی سابق!!) و گوشی استریو و بقیه خدمات جانبی!! تهیه کردم گذاشتم تو دانشکده برا تو و مسعود و بقیه که می خوایین تو دانشکده وقت تلف کنید و همراه چتیدن به موسیقی ملایم گوش بسپارید! به جون همون مسعود و جون خودم دو نفری! هنوز بالغ بر هفتصد هزارتومن بابت این سه تا کامپیوتر بدهکارم!! حالا اگه منظور شما اینه که چرا اتاق خبر رو به اتاق راک و چت تبدیل نمی کنن... اونش رو برو از لطیف بپرس شاید با یه زبونی که حالی نامادری ها هم بشه برات توضیح بده.
ضمنا... یه دفعه هم بنویسی... می خونم... سایت مفت گیر آوردی!!!؟
برقرار باشی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد