کلمه چهارم: وقتی فرزندی به پدر درس واقع بینی می دهد! در کلمه های اول، دوم، و سوم، به سه نکته کلیدی درباره تحولات صحنه عراق اشاره شد: نخست اینکه عراق امروز، تصویر کوچک شده ای از مناسبات موجود در جهان کنونی است، یعنی شناخت درست فرایندهای درحال تکوین در این کشور، شناخت واقعی تری از ماهیت تعاملات بین المللی در نخستین دهه هزاره سوم تحولات روزهای اخیر در عراق، نشانگر دستآورد و رهنمود تازه ای است از حرکت یک جامعه شیعی دیگر، بعد از لبنان، و یک جامعه مسلمان دیگر، بعد از افغانستان و فلسطین، در بستر و فضایی کاملا متفاوت با ایران شیعه و مسلمان. حرکتی که به اقتضای ماهیت واقع گرایانه و بدور از ایده گرایی گنگ، به تدریج توصیه ها، رهنمودها و راهکارهای خود را بر ایران دیکته می کند و به عبارتی اکنون فصل تدریس واقع بینی توسط فرزندان غیرایرانی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و بویژه عراقی ها، به پدران کهنه کاری است که هنوز هم بعد از بیست و شش سال نتوانسته اند به چارچوب، فرمول و مبنای درستی برای تعامل با جهان رقیب (که معمولا در ایران از آنان به عنوان دشمن یاد می شود) دست یابند. هرچند مدتهاست که فکرآوران درون نظام جمهوری اسلامی در ایران، به این واقعیت رسیده اند که روش کنونی قهر و تقبیح، نه مبنای اعتقادی درستی دارد و نه دستاوردی برای کشور و نظام خواهد داشت. در این چارچوب است که پذیرش رسمی مذاکره با آمریکا، آن هم به توصیه و درخواست عبدالعزیز حکیم و مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق- که هر دو بزرگ شده در فضای انقلابی ایران هستند- می تواند تعبیر واقعی خود را به دست آورد. در همین جا باید گفت که دیکته شدن چنین رهنمودی به تهران، لزوما یک رخداد منفی نیست. چه بسا پدرانی که با گوش فرادادن به توصیه های واقع بینانه فرزند، خود و جمع خانواده را از گرفتاری های دور از خردورزی، نجات داده اند. زمستان امسال، فصل رسیدن میوه های واقع بینی در کشتزار انقلاب اسلامی بود. تحولات صحنه فلسطین نیز نمونه دیگری از این رخداد شیرین است. حماس در انتخابات عمومی فلسطین پیروز شد. طی هفته های اخیر، مشفولیت ذهنی رهبران این گروه که از نگاه تهران، عصاره و نماینده واقعی ملت فلسطین است، مصروف طراحی سازوکاری برای مذاکره با اروپا، آمریکا و حتی اسراییل بر سر آینده فلسطین است. آیا تهران دستاوردها، رهنمودها و نتایج چنین فرایندی را نادیده انگاشته و حماس را هم به لیست قهوه ای سایر گروههای فلسطینی اضافه خواهد کرد؟ به اعتقاد من، تهران اینگونه عمل نمی کند. برعکس به نظر می رسد که چنانچه غرب نیز همانند برخی نمونه های قبلی با گرفتاری در چنبره هیجانات سیاسی اسراییلی پرستانه خود، از چارچوب تعامل برنده برنده خارج نشود، دورنمایی برای حل و فصل مسئله فلسطین و همراه شدن تهران با یک مسیر فلسطینی - بین المللی برای پایان بخشیدن به بحران شش دهه ای خاورمیانه، آشکار شده است. بنابراین می توان روزنه ای هرچند دور را برای همگرایی بیشتر ایران با مسیر تحولات آینده منطقه ای و بین المللی و روی آوردن جمهوری اسلامی ایران به تعاملی مستقیم تر و سازنده تر با ایالات متحده آمریکا شاهد بود... روزنه ای که از عراق و توسط فرزندان معنوی انقلاب اسلامی ایران باز شده است... و لله عاقبه الامور |
دینگ دینگ
سلام من دوباره سروکله ام پیدا شد
نمیدونم شما رو باید با پسوند آقا صدا کنم یا نه چون شما پیشکسوت ما هستید و احترامتون واجب...
خیلی خوشحالم که با بلاگ شما آشنا شدم
متناتون خیلی به درد من بیتجربه میخوره ...
ماشالله خیلی فعال هستید ...
با آرزوی موفقیت روزافزون ِ شما....
سلام... نوروز مبارک
خیلی از فرزندانی که بابا رو دوست دارن... تو صداش می کنن... خیلی هم خوبه... موفق باشی...
تا جایی که از قرائن معلومه سیاست مدارهای ما چشمشان را بسته اند و دارند داخل برف را می بییند. ای کاش این واقع بینی را از همان ابتدا پیش می گرفتن