سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است
سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است

عیدانه سپیدار: در جستجوی حال خوش پایدار

  •  
  • در پهنه  سرسبز دشت،   غرق در  تماشای  چهره  طلایی  گل های آفتابگردانی  هستی که  تمامی  صحرا را پوشانده اند.  همه  چون دخترگانی  خندان قامت افراشته و   به  آفتاب  روشن  چشم دوخته اند ، همه هماهنگ و یک جهت اند. چه حال خوشی دارند گل های آفتابگردان، چه حال خوشی دارد  صحرا ! تو نیز  خوش حالی!

ناگهان، گردبادی  خشمگین  در  دل دشت  تنوره می کشد ،  لشکر  آفتابگردان  را  در هم می پیچد و یک  جهتی شان را نشانه می گیرد،  هماهنگی شان را  به آشفتگی تبدیل می کند.  ناخوش می شوند. تو نیز  ناخوش می شوی!

  • در  سالن بزرگ موسیقی  و در کنار تماشاچیان ، گوش به  قطعه زیبایی از  موتزارت سپرده ای.همه  نوازندگان، در یک  نقطه هماهنگ می شوند.  رهبر  ارکستر    در  نهایت تسلط هنرمندانه، نوازندگان را به اوج   هماهنگی رسانده است. همه  احساس  زیبا و حال خوشی دارند.

اگر، مستی آشفته در این میان عربده سر دهد؟ یا  حتی یکی از  نوازندگان  مخالف  بزند!؟

  •  در  صف  جماعت نمازگزار ایستاده ای.  همه   در  جسم  و  در جان، خموش و  متمرکز  روی به یک جهت دارند. امام جماعت،  با آن  ذکرهای  قرآنی و  با صدای رحمانی کار هماهنگی  جماعت نمازگزار  را به انجام میرساند . همه در  خاموشی، گوش و جان به او سپرده اند. همه  حال خوشی دارند!   

گفته بودیم که حال خوش،  نتیجه هماهنگی انرژی هاست  و  عصیان، فوران و  طغیان انرژی ها ،  یعنی  ناخوش حالی.  در  وجود  ما، گروههای  پرشماری از انرژی ها  حضور دارند: هرچه این انرژی ها   غنی تر، آرام تر و هماهنگ تر باشند، حال خوش تری داریم. بیماری و ناخوشی  یعنی بروز  ناهماهنگی  در سامانه انرژی های جسمی ما. جهان ذهن، روان و روح ما نیز  همین گونه است: اگر  خواهان  حال خوش تری هستیم، باید  مراقبت کنیم که  چهار گروه  از انرژی ها، غنی، آرام و هماهنگ بمانند:

نخست: انرژی های جسمی ما،  که غنا،  آرامش و هماهنگی آنها موجد و موجب سلامتی  و تعادل جسمی  ماست.مغز انسان، رهبر ارکستر  انرژی های جسمی است.پس از  جسم خود مراقبت کنیم(تغذیه، پوشاندن بدن  از  سرما و گرمای شدید، مراقبت  جسم ا زصدمات فیزیکی و ...)

دوم: غنا، آرامش و هماهنگی انرژی های  روحی و درونی ماست. پروردگار مهربان،  مرکز  هماهنگ سازی انرژی های  روحی و درونی ماست.  از  نیایش و عبادات خود مراقبت کنیم.

سوم: هماهنگی  انرژی های  جسمی و روحی  با طبیعت است:  از طبیعت  فاصله نگیریم. در  هر روز، هر هفته و هرماه،  اوقاتی را برای هم نشینی  با طبیعت  برنامه ریزی کنیم.

چهارم: هماهنگی  انرژی هایمان  با دیگر انسان های  اطراف  ماست؛ در خانواده ،  در  محل کار و  در  سطح  جامعه.هر نوعی  از اختلال، ناهماهنگی و آشفتگی  در  مناسبات   ما با محیط انسانی اطرافمان، به بدحالی منجر می شود.

از منظر روانشاسی،  نتیجه این چهار نوع هماهنگی  انرژی ها،میوه   آرامش و خوش حالی درون است و تعادل شخصیت   در رفتار بیرونی .بدانیم  که این  خوش حالی و آن  بدحالی  ارتباط چندانی به وجود یا عدم وجود مشکل  در زندگی  ما ندارد. می توان بدون مشکل و بدحال بود  و می توان مشکل دار و خوش حال بود. این آموزه را جدی بگیریم.

اما  از  منظر معارف  و اعتقادات دینی ، این  همان صراط مستقیم زندگی است که ماندن در آن  هرلحظه به مراقبت نیاز دارد: هماهنگ  نگاه داشتن  این چهار حوزه انرژی ها.

سپیدار با تبریک   فرارسیدن بهار طبیعت که هر گوشه اش، مظهری زیبا از  سمفونی هماهنگ انرژی هاست و نوروز که  مبدا این  زیبایی  است، برای  شما، در  نوروز  و  در  سال نو  خوش  حالی  را   آرزو   دارد.

هر روزتان نوروز باد

نظرات 37 + ارسال نظر
پیام طراوتی یکشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 23:52 http://360.yahoo.com/profile-uNsvljUwabUq2MIaSEuoxpc-?cq=1

سلام استاد، این مطلب از عرفان نظرآهاری بی‌مناسبت با این پست شما نیست:

http://www.nooronar.com/besmellah/archives/story/83/10/000190.php

عروسی‌ عید بود و عید، عروسی‌ بود با دامنی‌ از سبزه‌ و چارقدی‌ از شکوفه‌های‌ صورتی‌ سیب. دف‌ می‌زد و می‌خندید و هلهله‌ می‌کرد و می‌آمد.
ما گوشه‌ای‌ از دامن‌ عید را گرفتیم‌ و پا کوبیدیم‌ و دست‌ افشاندیم‌ و نمی‌دانستیم‌ که‌ همیشه‌ گوشه‌ دیگر را شیطان‌ گرفته‌ است. او هم‌ دف‌ می‌زد. او هم‌ می‌خندید و هلهله‌ می‌کرد.
شیطان‌ خاطرخواه‌ شلوغی‌ است. دلباخته‌ هیاهو. در سکوت‌ و در خلوت‌ او را خواهی‌ شناخت. در شلوغی‌ اما گم‌ می‌شود. پشت‌ هیاهو خود را پنهان‌ می‌کند.
عروسی‌ عید بود، شیطان‌ می‌زد و می‌رقصید و نقل‌ و نبات‌ فراموشی‌ روی‌ سرمان‌ می‌ریخت.
و همین‌ شد که‌ یادمان‌ رفت...
آدم‌ها که‌ غوغا می‌کنند، فرشته‌ها ساکت‌ می‌شوند. زمین‌ که‌ پر هیاهو شود، آسمان‌ سوت‌ و کور می‌شود. خانه‌ها که‌ پر از ازدحام‌ باشد، قلب‌ها خالی‌ خواهد شد.
عروسی‌ عید بود. کوچه‌ها شلوغ، کوچه‌ها پر از رفت‌ و آمد. خانه‌ها شلوغ. خانه‌ها پر از بازدید.
رفتیم‌ و آمدیم. هدیه‌ دادیم‌ و عیدی‌ گرفتیم. احوال‌ پرسیدیم‌ و پیغام‌ فرستادیم.
اما هر جا که‌ رفتیم‌ او هم‌ آمد. شیطان‌ را می‌گویم؛ و شیرینی‌ فراموشی‌ تعارفمان‌ کرد. و همین‌ شد که‌ یادمان‌ رفت.
نوروز آمد و رفت. عید هم‌ تمام‌ شد. و ما باز فراموشش‌ کردیم‌ و باز او را از قلم‌ انداختیم. به‌ دیدنش‌ نرفتیم. نامه‌ای‌ ننوشتیم. تبریکی‌ نگفتیم. سال‌ تحویل‌ شد و به‌ او سرنزدیم، به‌ او که‌ از همه‌ بزرگ‌تر بود. خط‌های‌ آسمان‌ اشغال‌ نبود. ما بودیم‌ که‌ از یاد برده‌ بودیم.
هر وقت‌ که‌ دلت‌ را بتکانی‌ عید است و هر روز که‌ تازه‌ شوی، نوروز.
بلند شو، بال‌های‌ تازه‌ات‌ را تنت‌ کن. باید به‌ عید دیدنی‌اش‌ بروی. دلت‌ را تقدیمش‌ کن‌ تا عیدی‌ات‌ را بگیری. دیر است‌ اما دور نیست. همین‌جاست. بسم‌الله‌ بگو و در بزن‌ همین.

استاد عزیز و گران‌قدر، به نوبه خود این عید باستانی و نوروز همیشه جاودان را حضور شما و خانواده محترم تبریک عرض می‌کنم. از خداوند زیباترین آرزوها را برایتان دارم. دلتان همیشه سبز و بهاری باد.

انجمن علمی دوشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 00:15 http://sfblog.ir

انجمن علمی-دانشجویی برنامه ریزی اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار می کند:
نخستین جشنواره علمی دانشجویی وبلاگ نویسی با موضوع اندیشه به مسائل اجتماعی ایران
برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام به سایت جشنواره مراجعه کنید.

فهیمه حسینی دوشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 10:32

سلام
پیشاپیش فرا رسیدن نوروز را به شما وخانواده محترمتان تبریک می گویم.
طبیعت را در این متن بسیار زیبا وصف کرده اید.

ایمان دوشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 22:36

باسلام
نوروز زیبای باستانی را به شما و خانواده محترمتان تبریک می گویم .
سالم شاد و ارام باشید

سپیده رضاوند چهارشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:38 http://onso.blogfa.com/

با آمدن بهار درخت ها به نشانه عشق شکوفه می دهند .
با آمدن بهار دلهایمان را بهاری کنیم .
عید باستانی نوروز بر شما استاد گرامی مبارک .

حمید چهارشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 14:07 http://www.aina.blogfa.com

سلام استاد
سالی خوش و پر از شادکامی برایتان آرزومندم

الی چهارشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 07:15 http://elyabiri.blogfa.com/

سلام و سال نو مبارک
حتما می بخشید که دیر عید را تبریک می گم

سلام دختر ایرونی
بهار و سال نو برای تو، پسر نازنین و همسر گرامی ات مبارک و شادمانه باشد ان شاالله

ماهی خانوم پنج‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:44 http://mahy.blogfa.com

سال نو بر بابایی جون عزیزم هزاران بار مبارک!
امیدوارم امسال ، ایام به کام باشد.

سلام دخمر نازنین... بهار و سال نو شادمانه و فرخنده... آرزوی آرامش، سلامتی و سرفرازی ات رو دارم.

صاحب سرفه های تلخ پنج‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 03:26 http://pegashine.blogfa.com

سلام دکتر جان
سال نو مبارک
خوش خبرم... سری به بلاگم بزن
کارت دعوت را هم توی این چند روز می فرستم.
سال خوبی داشته باشی

داود یکشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 21:04

استاد مهربان سلام. ضجه های دلتنگی آنقدر وجودم را در ماههای اخیر نواخت که نتوانستم این دلتنگی را بیش از این، پنهان کنم و حال فریاد می زنم: ‌استاد عزیز دلم براتون تنگ شده. دلم برای اون شب تابستونی که در جهان نمای جهان در کنار شما نشستم و از زندگی برایم سرودی، تنگ شده است. این روزها در اوج بهار، بهار شیراز رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است، شمیم بهارنارنج، میمون و اطلسی های شیراز، جهان نما و ارم، مدام انسان را به نقطه پرعظمت آفریدگار و این خلقت بزرگ یادآور می شوند.اینجا جایتان بسیار خالیست و من نیز بهار بهار سلام خویش را همراه با تبریک سال جدید تقدیم می دارم.
داود از شیراز

داوود عزیز سلام و تبریک مجدد سال نو. در پاسخ اینهمه عاطفه و مهربانی تو، تنها می توانم بگویم: از صمیم قلب سپاس گزارم و دلم با توست. به امید دیدار

ناصربزرگمهر دوشنبه 19 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 01:47 http://nbozorgmehr.blogfa.com

هرروزتان نوروز و نوروزتان پیروز
غروب سالی که گذشت طلوع شادی های شما دوستان باد.نوروز را بهانه کنیم تا برای همه کسانی که دوستشان داریم کلاه از سر برداریم وسلامی بکنیم(هرچندکه برای کسانی که دوست شان داریم بهانه لازم نیست).سلام و ارادت من را صمیمانه و کمی دورتر از وطن باور کنید.نام شما در اندیشه من وتصویر شما در ذهن من و مهر شما در قلب من برای همیشه به یادگار ثبت شده است.از این که نمی توانیم همانی باشیم که باید باشیم روزگار را بهانه کنیم. روزگار (روزگار وصل )نیست اما می توان بهتر بود.از این که نتوانستم در سالی که گذشت پاسخگوی مهربانی شما باشم ونتوانستم پابه پای شما در این وبلاگ حرکت کنم وپاسخ به موقع بگذارم وبرای بسیاری کاستی هایی که در آینده خواهم داشت پیشاپیش عذرخواهی می کنم.عذر من را در این (روزگار فصل ) بپذیرید.برای همه دوستانی که تاکنون دوره جلد شده روزگار وصل تقدیم نکرده ام دوره جلد شده آن را کنار گذاشته ام وکافیست که آذرس پستی رادر بخش خصرصی برایم بگذاریدتا با عشق تقدیم کنم.نوروز بر شما و خانواده محترم شما و همه کسانی که شما دوستشان دارید مبارک و فرخنده باد.ناصربزرگمهر /پاریس / چند ساعت بعد از سال تحویل۱۳۷۸/باعشق و دوستی.

ندا سه‌شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 15:30

سلام

برادر مهربانم

روزهای نو مبارکت

شاد باشی و بهاری همچون بنفشه های مست

خواهر عزیزم ندا... شکر و سپاس بابت همه مهربانی تو. بهترین دعاها و آرزوهای من همراه تو و خانواده عزیزت خواهد بود. آرامش، سلامتی و خوش حالی همواره همراه تو در سال تازه باد. بهار شادمانه

سامیه شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:05

استاد ارجمند
درخواستی داشتم
من ادرس email شما را می خواهم
اگر مقدور بود لطفاً در پاسخ برایم بنویسید
باز هم ممنون از مطالب فوق العاده شما

سلام و آرزوی سلامتی و آرامش
ایمیل بنده sepidaar@gmail.com است. خوشحال می شوم. خدانگهدارتان

یاسین کولیوند سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 07:59 http://ykb.blogfa.com

سلام استاد
خیلی عالی بود شما استاد خوب وعلمی هستی آقام ابوالفضل نگه دارتون با مطلبی در باره شهید آوینی آپم نظرتان خیلی برام مهم است
التماس دعا
یا علی مدد

بلندگو سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 02:47 http://www.bolandgooo.blogfa.com/

سلام و درود استاد گرامیم .
سال نو مبارک . از مطالب شما در وبلاگ هم لذت می برم و استفاده . وبلاگ شما را در پیوندهای روزانه ام گذاشتم استاد . اجازه که می دهید ؟
امیدوارم با هماهنگی انرژی ها سال خوب و پر از پیروزی برای همه رقم خورد .

سلام و آرزوی سلامتی و آرزوی متقابل خوش حالی برای شما. از محبت شما سپاسگزارم.

سامیه سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:00

استاد ارجمند

با سلام
من و دوستم پیشاپیش ۱۲ اردیبهشت را به شما تبریک می گوییم
شاگردانتان

سلام و آرزوی خوش حالی و سرفرازی
از مهربانی شما صمیمانه سپاسگزارم. شاد باشید

[ بدون نام ] چهارشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:49

یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود

راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
برزبان بود مرا آنچه ترا در دل بود

دل چو از پیر خرد نقل معانی می کرد
عشق می گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود

آه از آن جور و تطاول که درین دامگه است
آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود

در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود

دوش بر یاد حریفان به خرابات شدم
خم می دیدم خون در دل و پا در گل بود

بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراف
مفتی عقل درین مسئله لایعقل بود

راستی خاتم فیروزه بواسحاقی
خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود

دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ
که زسر پنچه شاهین قضا غافل بود

بینوا حافظ... بیچاره انسان...

شیرازی ها سه‌شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:23

استاد عزیز سلام، از شیراز و با تاخیر، روز معلم را به شما تبریک می گوییم، این تاخیر را به این دلیل ببخش که همه روز، روز معلم است و معلمان ، پاسداران اندیشه عالم.

سلام و احترام
سپاسگزار مهربانی های شما. سرفراز باشید

مرتضی حسنی جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 00:01 http://www.1353998.blogsky.com

سلام به استادی که نمی شناسمش !
از روی تصادف ! مطالب پر محتوا و زیبای شما را دیدم و خواندم و لذت بردم ...
منت بگذارید و میهمان کلبه مجازی من شوید..
با تشکر

ندا شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 14:56

یه ضرب المثل هست که میگه : ماهی رو هر وقت از اب بگیی تازه است

پس

داداشی خوب و مهربونم

روزت مبارک

۲۱ اردیبهشت اما شما تاریخ رو بر عکس کنید میشه همون ۱۲ اردیبهشت روز معلم

با بهترین و خوبترین ارزوها برای شما و خانواده عزیزت

سلام. از صمیم قلب سپاسگزارم خواهر مهربان

رضا غبیشاوی یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 17:51 http://reza-ghobeishavi.blogfa.com/

جناب آقای دکتر جعفری
سلام و عرض احترام
مطلب جالبی بود
ارادتمند

جناب آقای دکتر جعفری سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 15:27

با سلام و احترام خدمت استاد ارجمند

از قدیم شنیدیم که خشک و تر نباید همیشه به پای هم می سوزند ولی کاش می شد که خشک و تر جدا جدا بسوزند .
دوست داشتم خدمت شما عرض کنم که ، هر ترم که می گذرد من ارزیابی از دروس تمام ترم خود دارم و جمع بندی می کنم مطالبی را که در طی ترم های گذشته یاد گرفتم .
سعید می کنم از ترم هایی که در حال گذر هستند ، از زمانی که برایم ارزش زیادی دارد ، از هزینه هایی که پرداخت کردم و ... کمال استفاده را ببرم ولی در بعضی از ترم ها افسوس....... که نمی شود .
متاسفانه طی روزهای گذشته به علت رفتار نادرست دانشجویان سخنانی از شما شنیدم که واقعاً تمام انگیزه من را از بین برد . بی انگیزه بودن شما نسبت به درس و کلاس باعث از بین رفتن انگیزه در دانشجویان نیز می شود . دوست داشتم این ترم هم از شما مطالب جدیدی بیاموزم - البته در هفته های گذشته این امر محقق شده است .
درست است که انگیزه من برای شرکت در کلاس های پودمانی در ابتدا مدرک بود ؛ ولی باور بفرمایید بعد از گذشت ترم اول متوجه شدم هر ترم که می گذرد چیزهای بیشتری یاد می گیرم. ممکن است همانند دانشجویان پرتوان دیگر نباشم ولی به اندازه ی خودم از کلاس ها استفاده می کنم . خواهش می کنم روحیه ی از دست رفته ما را به ما برگردانید هر چند که می دانم کار مشکلی است با وجود دانش جویانی که حرف را در دهان مز مزه نمی کنند و بیان می کنند . باز هم از طرف همه از شما عذر خواهی می کنم .
با تشکر - دانشجو....

سلام و احترام
قبل از هرچیز، از اینکه همت به خرج داده اید و دغدغه خود را بیان کردید، خود یک انگیزه و خوشحالی بزرگ برای بنده است و همچنین شایسته سپاس. مطمئن باشید که هرگز چنین احساسی در بنده وجود ندارد. از یک سوی، معلم در کلاس تنها وظیفه تدریس ندارد بلکه اگر آسیب های دیگری هم ببیند، باید وظیفه معنوی خود در برطرف کردن آن آسیب را دارد و از سوی دیگر، واقعیت این است که کلاس های ما شرایط استاندارد را ندارد. تعداد دانشجویان زیاد است. محیط کلاس از تناسب و آرامش کافی برخوردار نیست: از در ورودی کلاس که درست بسته نمی شود تا سر وصدای به هم خوردن درب بالکن که همچنان خراب است و پنجره هایی که نه تنها صدای بیرون را مهار نمی کنند بلکه خود عامل برهم زدن آرامش و تمرکز کلاس هستند. بعد از همه این مشکلات، می رسیم به شماری از دانشجویان جوان تر که هنوز همسطح انتظارات و معیارهای یک کلاس پویای دانشگاهی نیستند که در این زمینه من به اندازه توان و استعدادم تلاش می کنم که آنها هم از کلاس بهره و لذت معنوی شایسته را ببرند.
البته واقعیت این است که شاید یک نقطه ضعف بنده، تمرکز بر تدریس و محتوی است و هنگامی که کلاس از تمرکز کافی برخوردار نباشد، احساس زیان می کنم. به یاد داشته باشید که من هم از کلاس سهم دارم، از کلاس و تدریس می آموزم و در کلاس زندگی می کنم. به هرحال از یادآوری شما سپاسگزارم و به وجود شما در کلاس افتخار می کنم.

sepehr پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 19:06

salam.to ro khoda sade tar .montazeretonam.zire borjhaye dogholo.

سلام. ایندفعه من منظور شما رو درست نفهمیدم. لطفا به من بگویید که کدام قسمت برای شما ابهام داشته است تا ساده تر توضیح بدهم. خوشحال و سرفراز باشید

مرتضی حسنی جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 23:24 http://1353998.blogsky.com

سلام استاد
ممنون که به من سر زدید
من به روزم

یکی که اول اسمش صادقه سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 14:01

دکتر سلام
خیلی دلم هواتو کرده
چرا دعوت کردی اینجا ولی خبری از پست جدید نیست؟
به امید دیدار

ندا شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:57

سلام بزرگوار
خوبی؟؟؟؟؟؟؟ داداشی مهربونم!!!!!!!!!

دلخوش به خوندن نوشته های پر معنی شما بودیم
اما
اینگار این روزها حال و حوصله قلم رو ندارید نکنه شما هم قلمتون رو شکستید و مهر سکوت به لبهاتون زدید ....

شما که استاد زبان و کلام و ..و....و ..هستید .حبفه که ننویسید و یا اگر مینویسید ادرس نوشته هاتون رو بدین .که ما هم دلخوش باشم به طرز نگاه شما به روزگار

آدم جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 23:39 http://adam.ir

من که بعید نیست زبان شناسی رو بیفتم.
والا امتحان انقدر سخت بود که زبون مادری یادم رفت.
اگه قابل بدونید یه سر کوچولو بزنید.

پریسا یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:40 http://aramkade.persianblog.ir

سلام استاد خدایی من . دوستتون دارم چیزی در مورد عید نمی گم چون هم زندگی ما و هم زمان از بهار فرسنگ ها به دوره

کاوه سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 18:52 http://www.daneshjookhabar.blogfa.com

به وبلاگ دانشجویان خبر هم سر بزنید.هر روز با خبرها و مطالب جدید
http://www.daneshjookhabar.blogfa.com

بلندگو یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 23:02 http://bolandgooo.blogfa.com/

سلام و درود به استاد محبوبم
بیرم زاده هستم . هنوز باورم نمی شوم این درس آخری که بهم دادید .این که چیزی از سیاست گزاری خبری نمی دانم . اولین باری است که در درسی نمره قبولی نمی آورم با کمبود یک نمره. فکر کنم نمره تحقیق مرا به حساب نیاوردید استاد . ممنون می شم قدم به چشمانم بگذارید و پاسخ سوال بزرگم را هم بدهید با حضور در وبلاگ و چیزک هایی که در آن می نویسم .... سپاسگزارم .

سلام
از محبت های شما سپاسگزارم. امیدوارم که حال تان خوب باشد. اولا: هیچکس از درس من مردود نشده است. به شماری! از دانشجویان که نمره قبولی نیاورده اند با ذکر کلمه ارفاق در ستون نمرات، نمره دوازده را داده ام. اگر شما کمتر از دوازده گرفته اید با من تماس بگیرید یا به معاون محترم آموزشی دانشکده مراجعه نمایید. ضمنا مطمئن باشید که تمامی افرادی که تحقیق آنها در فهرست کلاس درج شده،‌ نمره آن را گرفته اند.
دوم:‌ حتما به وبلاگ شما سر خواهم زد
موفق باشید

سامیه دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 13:32

سلام استاد

چرا دیگه نمی نویسید . هر روز سر میزنم ؛ متاسفانه خبری نیست !

سلام دوست عزیز. از مهربانی های شما سپاسگزارم. دلیل ننوشتن ام را در نوشته های قبلی گفته ام. پاسداشت شان و قدر خوانندگان آن است که نه از آنچه می دانم بلکه از آنچه می یابم بنویسم. پس بدانید که فقر از من است... دعایم کنید.
خوش حال و سرشار باشید
خدانگهدارتان

بلندگو دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 15:01 http://bolandgooo.blogfa.com/

درود و سلامی دگر بار خدمت استاد محبوبم
در یکی از پست های وبلاگم خطاب به دوستی گفتم عجولانه حرف نزینیم اما خودم دچارش شدم با شنیدن خبر دروغ نمره ام در درس شما که آنرا از کسی شنیدم که اعتماد داشتم به حرفش . در هر حال اعتراف می کنم که من هم عجولانه و اسیر شوخی دوستی گفتم حرفی را که یادم دادید چیزی از سیاست گزاری خبری نمی دانم . نمره ام بیست شده بود وقتی از آموزش شخصا سوال کردم .
دکتر جعفری بزرگوارم برای همه چیزی که یادم دادید ممنون.

سلام. حالا بیشتر خوشحالم. سرفراز باشید و خدانگهدارتان

داود یکشنبه 16 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:04

استاد ارجمند سلام وقتی نمی نویسید نگران می شویم همگام با شما یکی یکی مطالب ارایه شده در وبلاگ را می خواندیم و لذت می بردیم. تجربیاتی از خودشناسی و طی مسیر زندگی در قالب این نوشته ها به ما ارایه می شد که اگر خود می خواستیم به آنها برسیم باید سالها وقت می گذشت و تازه معلوم نبود به سرانجام برسیم کاش دوباره بنویسید و ما از نگرانی فاصله بگیریم.

سلام داوود عزیز
مهلتی بایست تا خون شیر شد

ان شاالله ظرف روزهای نزدیک آینده چند یافته و نه دانسته تازه را تقدیم تان می کنم. امیدوارم همانگونه باشد که شایسته مهربانی و بزرگواری شماست.
پس برایم دعا کنید
خدانگهدار و به امید دیدار

س شنبه 22 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:32

khastam yadi azaton karde basham.shomaramo ke darid.residid zire borj ha ye zang...manzoram ham hameye neveshte ha bod,ghalame por rangetono az golestan va bostane saadi joda konid,baraye ma ham benevisid ke salhast be jaye hafez ketabe...mikhonim va be jaye shajarian rape farsi gosh midim.mibosameton.fekr mikonam doseton daram.be omide didar.

سلام سپهر عزیز... خواستم بگم من می دانم که دوست ات دارم و می دانم که اهل دوستی هستی. دلتنگ تو: سپیدار فعلا از وین

س سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 14:56

lsare saghi salamat.

سلام به سپهر عزیز... جای غم باد هر آن دل که تو را شاد نخواهد... با بهترین آرزوها

ندا یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 15:53

سلام
مهربان دادشی ..
خوبی ؟؟؟؟؟؟؟؟/
وقتی نبودی حدس زدم کنار بچه ها هستی

عزیز خواهر امیدوارم هر جای دنیا که هستی شاد شاد باشی

روزهات بهاری ...


با ارزوی بهترین های برای شما و فرزندان گلت و همسر مهربانت

سلام ندای نازنین
ممنونم... اینجا همه خوبن و سلام دارن... من هم برات بهترین آرزوها رو دارم... خدانگهدار و به امید دیدار

سپیدار (پیش شما قلابی ) چهارشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 13:17 http://sepidar7.blogfa.com/

سلام استاد
عیدانه ی امسال چی پس ؟
ما منتظر عیدانه هستیم
سال 89
سال نو مبارک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد