سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است
سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است

آن روز... کهکشان در قیاس قامت روحشان شرمسار بود...

بی تردید... حسین ستاره هدایت است و کشتی نجاتشمارشان هفتاد و دو بود... چه کم شمار!! گاهی که پیکرهای پاره پاره شان را در خاک کردند، همه در گورهای کوچک خود جای گرفتند... گورهایی حتی کوچکتر از اندازه معمول... چرا که تماما سر در بدن نداشتند... اما آن لحظه، چه کسی می دانست که قامت روح این هفتاد و دو جان باخته زندگی یافته از همه کهکشان ها فرازتر است... هنگامی که هر پیکر با آخرین ضربه شمشیر جماعت بد دل بدکاره، بر زمین قرار می گرفت، کهکشان از کوتاهی قامت خود در قیاس رشادت قامت روح شان شرمساری می کرد... آری... بی استعاره باید گفت که ظهر عاشورا، هفتاد و دو روح بزرگ از زندان خاک به جهان بی انتهای زندگی، پرواز کردند... جهان خاکی تنها گنجایش کالبدشان را داشت و ملکوت از گستره روح آنان یکسره روشن شد... همه به دست کسانی کشته شدند که به اندازه ارزنی روح انسانی در آنان باقی نمانده بود... و حسین پیشوای آن شهیدان بود... آن روح پاک، میراث بر محمد و عیسی و ابراهیم... نفرین بر مردمی که تو را کشتند...

سلام بر حسین، و سلام بر فرزندان پاکش و بر یاران فرزانه اش...

ایام عاشورای حسینی تسلیت باد!

نظرات 2 + ارسال نظر
آزاده شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:35 http://onceuponatimeee.blogfa.com

این روزهارو بسیار دوست می دارم .. دقیقا نمی دونم چرا .. اما یه جورای عجیب غریبی آرومم .. نمی دونم ..

امین شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 23:17 http://kaftarbaz.blogsky.com

سلام دوست عزیز
از وبلاگت بازدید کرم با حال بود
خوشحال میشم به ماهم سر بزنی
راستی اگه اومدی نظر یادت نره !!!
امین اهواز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد