سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است
سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است

خدا را به خاطر همه مشکلات ام ... شکر گزاری می کنم


خدا را شکر که تمام شب صدای خورخور شوهرم را می شنوم
این یعنی او زنده و سالم در کنار من خوابیده است.
I am thankful for the husband who snoser all night, because that means he is healthy and alive at home asleep with me


خدا را شکر که دختر نوجوانم همیشه از شستن ظرفها شاکی است.
این یعنی او در خانه است و در خیابانها پرسه نمی زند.
I am thankful for my teenage daughter who is complaining about doing dishes, because that means she is at home not on the street


خدا را شکر که مالیات می پردازم این یعنی شغل و در آمدی
دارم و بیکار نیستم.
I am thankful for the taxes that I pay , because it means that I am employed


خدا را شکر که باید ریخت و پاش های بعد از مهمانی را جمع کنم.
این یعنی در میان دوستانم بوده ام.
I am thankful for the mess to clean after a party . because it means that I have been surrounded by friends


خدا را شکر که لباسهایم کمی برایم تنگ شده اند .
این یعنی غذای کافی برای خوردن دارم.
I am thankful for the clothes that a fit a little too snag , because it means I have enough to eat


خدا را شکر که در پایان روز از خستگی از پا می افتم.
این یعنی توان سخت کار کردن را دارم.
I am thankful for weariness and aching muscles at the end of the day, because it means I have been capable of working hard


خدا را شکر که باید زمین را بشویم و پنجره ها را تمیز کنم.
این یعنی من خانه ای دارم.
I am thankful for a floor that needs mopping and windows that need cleaning , because it means I have a home



خدا را شکر که در جائی دور جای پارک پیدا کردم.این یعنی
هم توان راه رفتن دارم و هم اتومبیلی برای سوار شدن.
I am thankful for the parking spot I find at the farend of the parking lot, because it means I am capable of walking and that I have been blessed with transportation


خدا را شکر که سرو صدای همسایه ها را می شنوم.
این یعنی من توانائی شنیدن دارم.
I am thankful for the noise I have to bear from neighbors , because it means that I can hear



خدا را شکر که این همه شستنی و اتو کردنی دارم.
این یعنی من لباس برای پوشیدن دارم.
I am thankful for the pile of laundry and ironing, because it means I have clothes to wear.



خدا را شکر که هر روز صبح باید با زنگ ساعت بیدار شوم.
این یعنی من هنوز زنده ام.
I am thankful for the alarm that goes off in the early morning house, because it means that I am alive


خدا را شکر که گاهی اوقات بیمار می شوم .
این یعنی بیاد آورم که اغلب اوقات سالم هستم.
I am thankful for being sick once in a while , because it reminds me that I am healthy most of the time



خدا را شکر که خرید هدایای سال نو جیبم را خالی می کند.
این یعنی عزیزانی دارم که می توانم برایشان هدیه بخرم.
I am thankful for the becoming broke on shopping for new year , because it means I have beloved ones to buy gifts for


خدا را شکر... خدا را شکر... خدا را شکر

(با سپاس از دوست عزیزم آقای پرویز مصلی نژاد که این نکات زیبا رو فرستادند)

نظرات 6 + ارسال نظر
تورج چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:17 http://zamharir.blogfa.com

خدا رو شکر که یکی هست که همش بهم شک میکنه! منم خیلی از شک کردنش دلگیر میشم.
این یعنی به خاطر کار نکرده جریمه میشم اما خوشحالم که کاری نکردم. و یعنی که دوستم داره، و یعنی که دوستش دارم.

مریم م چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 03:05

خدا را شکر...

طنزنویس چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 22:37 http://zabghar.blogfa.com

سلام. خدا را شکر که به درخواست ما از حضرت آقای مصلی نژاد در خصوص برگزاری کلاس اسپانیولی رسیدگی نشد. این یعنی ما می توانیم تا دلمان خواست از این گونه درخواست ها بدهیم!

شاگرد شما پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 18:52

خدا را شکر که یکی به یاد خدا هست . این یعنی اینکه خدایی هم هست .

حسن چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:06

سلام استاد. حال و احوال؟ متن جالبی بود. فقط با عرض معذرت دو اشتباه تایپی در ترجمه انگلیسی داشت snoser که snores درست است و farend که باید یک فاصله داشته باشد far end . ببخشید به هر حال آموزش زبان باعث شد این مطلب را بنویسم. تندرست و شاد باشید.
حسن- مالزی- ۲۳ می

سید جلال چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 13:07 http://www.fanoosesabz.blogfa.com

کرم ابریشم در حال تنیدن پیله به دور خود بود
گفتم:چرا اینکار را میکنی؟
گفت:آخر بخت من اینست که بعد عمری لغزیدن بر روی برگها و حسرت پرواز پرندگان را دیدن،حالا مجبورم با زحمت برای خود تابوت درست کنم و در آن خود را از بین ببرم.
گفتم : نه!قرار است تو پروانه ای زیبا شوی و این پیله را سوراخ کنی و در آسمان پرواز کنی
گفت:از کجا میدانی؟مطمئنی؟
گفتم:کرمهای قبل از تو را دیده ام که اینگونه بوده اند.

چند روز بعد رفتم تا پروانه از پیله در آمده را ببینم.
در کمال تعجب دیدم پیله ای کج و ناموزون و سوراخی هست و کرمی مرده در آن!!
صدایی از آسمان شنیدم . یکی گفت:تمام لذت عمر کرم ابریشم این بود که بی آنکه بداند چه خواهد شد پیله بسازد.
وقتی فهمید به زودی پیله را سوراخ خواهد کرد دیگر شوقی برای تنیدن پیله زیبا نداشت و چون کارش را ناقص انجام داد به پروانه تبدیل نشد و مرد.

به سجده افتادم و خدا را شکر کردم که الهی سپاس که نمی دانم فردایم چه خواهد شد و گفتم تو را سپاس می گویم که مرا در پیله رنج و محنت آزموده میکنی بی آنکه بدانم این پیله مرا به پروانه تبدیل خواهد کرد!
یادم آمد منهم قبلا کرم ابریشم بودن را تجربه کرده ام...یادم آمد وقتی پیله ام در رحم ماذرم کامل شد و وقت جدایی رسید چقدر برای از دست دادن ان وضعیت اشک ریختم!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد