سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است
سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است

روز دانایی... مبارک باد!

 

درس معلم ار بود زمزمه محبتی         درس معلم ار بود زمزمه محبتی...

 

      روز دانایی،

      روز آموختن...

      و روز روشنایی

      بر همه مسافران راه اندیشه...

                                            مبارک باد!

نظرات 24 + ارسال نظر
اشک ها و لبخندها سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:00 http://www.marysheet.tk

دوست عزیز وبلاگنویسم خسته نباشید...واقعا وبلاگ زیبا و نوشته های خواندنی و جالب و زیبایی دارید از این رو خوشحال میشم به کلبه ی محقر و کوچک منم یه سری بزنید و من رو هم با حضورتون خوشحال و مستفید کنید.
منتظرم و خدانگهدار

دلتنگ سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:07

به راتی که شما استاد واقعی ما بودید
همیشه دلم میخواست که با شما کلاس داشته باشم
خیلی دلم براتون تنگ میه اونقدر که حتی تصورش را نمیتونی بکنی
استاد بزرگوارم روزت مبارک
دوستت ئاریم

دلتنگ سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:09

شما معلم و استاد واقعی ما بودید
خیلی دلم برات تنگ میشه
تصور این دانشکده لعنتی بی شما واقعا سخته
استاد عزیزم روزت مبارک

سحرناز امامی سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:17

سلام آقای دکتر یا نه بهتر مثل دورانی که شاگردتان بودم بگم سلام استاد .
دیروز وقتی خبر را شنیدم نه ناراحت شدم و نه دلگیر چون این روزها یاد گرفتیم بشنویم از رفتن خوبیها
استاد بد جوری خو کردیم به بدیها خیلی وقته یادمون رفته که داریم با کی و چی زندگی می کنیم .
رفتن حق شما بود چون شما نباید بدیها را تحمل کنید باید برید تا شاید این بار ما این گونه درس دیگری بیاموزیم .
در رفتن هم می شود فریاد زد و اعتراض کرد .
کاش می شنیدن همگان فریاد اعتراض شما را در لابه لای خطوط نامه تان .
استاد خیلی وقت است به دانشکده می آم تا شما ر اببینم.
هرروز که امدم جلسه داشتید.
خواهش می کنم این بار حتما یک وقت به من بدید .
آقای شرف پور می تونه خبرم کنه

ناهید سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:21

کدام دانایی!!؟؟؟کدام دانایی!!!؟؟؟اگر دانایی به معنای این است که ما به خاطر حفظ کرسی ریاست به یارانمان پشت کنیم همان بهتر که نادان بمانیم....کدام دانایی کدام دانایی!!!!؟؟؟؟؟اگر باید به دلیل محافظه کاری از یارانمان دل می کنیم....کدام دانایی!!!؟؟؟؟اگر یادمان می رود که کجا بودیم و الان کجاییم.....کدام دانایی!!؟؟؟و اگر دانایان را حذف می کنیم....کدام دانایی!!؟

گیسو سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 09:28

ساقی اندر قدحم باز می گلگون کرد
در می کهنه دیرینه ما افیون کرد
دیگران را می دیرینه برابر می داد
به من دلشده خسته رسید افزون کرد
روز اول که به استاد سپردند مرا
دیگران را خرد آموخت مرا مجنون کرد

[ بدون نام ] سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:45

استاد گرانمایه....جناب آقای دکتر جعفری
مبارک باشد

مریم سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:52 http://www.naftnevis.blogspot.com

سلام آقای دکتر
روز شما هم مبارک:)
من از جزئیات مشکلات دانشکده، خبر ندارم، ولی احساس می کنم شما زودتر از اون چیزی که باید،‌ از جلوی کسانی که قلدربازی در میارن،‌ کنار می کشین.
موقع رفتنتون از شانا هم همین احساسی رو داشتم که الان دارم. نمی شه تو این موقعیتا یه کم صبورتر باشین،‌ مثل وقتای دیگه ای که هستین؟!

سلام مریم خانوم... شاید شما برداشت اشتباهی هم نکرده باشید... اما دلیلی هم هست که به وقتش صحبت خواهیم کرد. سرفراز باشی دخترم

فرهاد شرف پور سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:09 http://www.rescue121.blogfa.com/

برادر عزیز و استاد ارجمند جناب آقای دکتر جعفری
با سلام و احترام
آنگاه که تقدیر نیست و از تدبیر نیز کاری ساخته نیست خواستن اگر با تمام وجود با بسیج همه اندامها و نیروهای روح و با قدرتی که در صمیمیت است تجلی کند اگر هم هستیمان را یک خواستن کنیم یک خواستن مطلق شویم و اگر با هجوم و حمله های صادقانه و سرشار از امید و یقین و ایمان بخواهیم پاسخ خویش را خواهیم گرفت.
به امید صحت و سلامتی
باقی خدا - علی مولا

محمد سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:28 http://www.lendehcity.blogfa.com

استاد ومعلم بزرگوار این روز را به شما وهمه معلمان صدیق تبریک عرض می کنم.

درس معلم ار بود زمزمه محبتی ...........

جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را..............

موفق باشی وپایدار.

سحر ( با یک دل پر غصه ) سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 14:28 http://yaveh-gooyan.blogsky.com

اولین مبارک باد را به پدرم گفتم که آموخت وجود داشته باشم . و به من هویت داد که ود را بشناسم و راهم را به درستی و با هدف مندی پیش ببرم . بعد به شما تبریک می گویم زیرا راه من را ساختید که زندگیم را و باورهایم را بتوانم به بار بشینم ...
روزی که بابام از خانه مطبوعات اومد بیرون بهم گفت ... ساختم ...سوختم ... خواهم ساخت و خواهم سوخت
مرد اندیشه - آقای دکتر جعفری .. به خوبی می دونم شما به این کار اعتقاد دارید . در غیر این صورت دانشگاهی نبود و ما نیز .
آدم های خوب را خیلی ها دوست ندارن چون باعث می شه نتونن وجود داشته باشن . آدم های خوب همیشه می مونن . ... همینطور که اندیشه های خوب می مونن . شما هم همیشه می مونید .
دوست ندارم برید .. چون دیگه بدون شما اینجا رنگ و بوی نا بودی می گیره ....
پیروز و سربلند باشید ...همانند همیشه ...

افشین سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 19:30 http://pegashine.blogfa.com/

روزت مبارک
بزرگمرد
باغبان صبور...
اما
همه گلهایت خواهند پژمرد...
کاش...
ای کاش نمی دیدیم...
میراث خواران امروز به سور رفتنت نشسته بودند...

اردیبهشت سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 19:48 http://www.ordibehesht64.blogfa.com

سلام رئیس، روزت مبارک
امروز باز هم می خندیدی، اما ...

اصلا نمی توانم درک درستی از این قضیه داشته باشم که چرا همیشه مردان ( زنان) بزرگ باید زود بروند. آن هم درست در لحظه ایی که فکرش را هم نمی کنید، شاید غفلت ما باعث جدایی آن ها میشود اما ای کاش راهی بود که می شد این ماجرا را متوقف کرد.

زود داری میری رئیس زود.

طنزنویس سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 23:04 http://zabghar.blogfa.com

این شبه غزل را فی البداهه تقدیم می کنم به شما!!
دکتر چرا تو رفتی، زود ز دانشکده؟
طنزو کنار گذاشتیم، دل پر ماتم شده!

شوخی با هم نداشتیم، 13 آوریل شده؟
شوخی ِسیزده آوریل، دیگه شده دِمُده!

بگو که شوخی کردی، دل ما رو خون نکن
شوخیه یا جدیه؟ هرچی که هست بیخوده!

حقیقتش همینه، هر کی خوبه زود میره
هرکی بده می مونه، تا آخرش بگنده!

تا آخرش باهاتیم! دکتر ِ با معرفت!
ما معرفت می ذاریم! کجای این کار بده؟

چشما همش به راهه! لب ها همه زمزمه
"واسه همیشه رفته"، اینجوری «هو» افتاده

یه ریز میگه طنزنویس، اینا خالی بندیه
!!دکتر ما یه روزی ، به خونه بر می گرده

برقرار باشی طنز نویس... لایق اینهمه لطف نیستم.

تورج چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 01:50 http://zamharir.blogfa.com

سلام استاد. روزتون مبارک. اما چرا استعفا؟؟؟

.... چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:17 http://telegrafkhane.persianblog

استاد روزتون مبارک...نمیدونم چی بگم اما ناراحتم از رفتنتون
به هرحال روحیه حساستون رو میشناسم و فکر میکنم بعضی وقت ها باید رفت تا بدانند که امده بود...

عاطفه خانوم چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 09:52 http://www.atefekhanom.blogfa.com

استاده ام چو شمع ، مترسان ز آتشم


روزتون مبارک .

حسین چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 13:33

... سپیدار بلندی
که زیر برف زمستان سرخم نمی کند

ندا چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 14:49 http://nedayee.blogfa.com

استاد عزیز
با یه دنیا دلتنگی باید بگم روزتون مبارک. اگر چه دوست داشتم این جمله رو حضوری بهتون می‌گفتم ولی گویا لایق نبودم.
باید بگم کوچ پرستو اگر چه دلتنگی داره ولی ما خوشحالیم چون می‌دونیم که همیشه با ما هستید چه به عنوان رییس دانشکده و چه به عنوان استاد.
زیباترین لحظه‌ها تقدیم تو باد که بهترینی.

جوادجان چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 14:53 http://www.javadjan.blogfa.com

سلام آقای دکتر روزتون مبارک.
از معلمی خوب آگاهم و از اشتیاقتان برای درس و از دردسرهای معلمی ،چون بچه معلمم .
لطفا به وبلاگم سر بزنید.

دخترک چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 15:33

آدم ها میسازند و آدم نما ها ویران می کنند
استاد به عنوان یه شاگرد تنبل کلاس روزتون را تبریک میگم اما نمی دونم گه چرا این با روز جدایی پدر دانشکده ما از بچه هاش همزمان شده........
شما می دونید چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
فقط اینو به گوش باغبان برسونید همیشه آرزومند آرزوهای زیبایش هستم(هستیممممممممممممممممممممممم)

نهال پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 07:59 http://6mordad.blogfa.com

سلام ... متاسفم ... اما احساسم با احساس بقیه بچه ها فرق می کنه ... دلیلش نمیدونم چیه ...

سلام نهال... خوبی دخترم!
اول بگم که خیلی خیلی دوست ات دارم... چون تو دختر معترضم هستی... چون احساس ات با بقیه فرق داره... چون خلاف موج شنا می کنی... چون یه جور دیگه نگاه می کنی... به همین دلیل از بین اینهمه نظر و ابراز لطف زلالی که بچه هام این چند روز داشتن، فقط درباره نظر تو خطاب به مرجان، یه مطلب برا سپیدار نوشتم... بخونش و سفارش کن بقیه هم بخونن.
فقط به عنوان پدر... نگرانم که نگاه تو رو کسی به دالان تاریکی اسیر نکنه نهال ام... دوست ات دارم عزیز دل... سرفراز باشی دخترم

مریم م پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 21:18

روزتون مبارک:)
شما که در هر حال متعلق به باغ بزرگ شادی هستید
چوب عریان وجود ما را هم از دعای خیرتان بی نصیب نکنید
شاید ریشه شادی اش دیده شود.

سلام مریم خانوم
این مقدار حسن نظر شما رو، بنده که نسبت به خودم ندارم... دعای من عافیت برای همه هست... سرفراز باشید

شاگرد شما شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 20:17

قدر استاد نکو دانستن
حیف ! استاد به من یاد نداد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد